نع
نویسه گردانی:
Nʽ
نع. [ ن ُع ع ] (ع ص ) ضعیف . (از متن اللغة). رجوع به نَعّ شود.
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
نع. [ ن َع ع ] (ع ص ) مرد سست . (آنندراج ) (منتهی الارب ). مرد ضعیف . (المنجد) (اقرب الموارد) (از متن اللغة) ۞ . مرد ضعیف و سست . (ناظم الاطباء...
نا. (پیشوند) حرف نفی است ۞ بر مشتقات و صفات که کنایه از اسم فاعل و اسم مفعول است داخل میگردد. (غیاث ). بر کلمه درآید که محمول باشد ب...
نا. (پیشوند) صورت دیگری از ن َ و نه در کلمات : ناآمدن . ناخوردن . ناشنیدن . نابحق . نابکار. نابجا. و کلماتی همچون ناشده . نافرستاده . ناداده . نا...
نا. (ع ضمیر) ضمیر است برای متکلم معالغیر (اول شخص جمع) و مشترک است در رفع و نصب و جر : ربنا اننا سمعنا. (قرآن 193/3) (المنجد).به هرچ از ا...
نا. (اِ) مخفف «ناو» است در ناخدا. رجوع به ناخدا شود. || و به معنی نای و نی هم آمده . (برهان ). نی را گویند و آن را نای نیز خوانند. (از جه...
قسمی نرم تن دریائی است که رشته هائی تارمانندِ بیسی ، byssi نامش به محلهائی خاص از بستر دریا ریشه می اندازد. از پی نا گوشت و مروارید می یافتند و ب...
دره نا. [دَ رِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بهمئی سردسیربخش کهکیلویه شهرستان بهبهان . واقع در 11هزارگزی جنوب باختری قلعه ٔ اعلا مرکز دهس...
گرگ نا. [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نودان بخش کوهمره نودان شهرستان کازرون واقع در 27000گزی خاور نودان . هوای آن معتدل و دارای 175 ت...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
گروپ نا. [ گ ِ ] (اِخ ) ۞ اورا لروبنای رهایی (ادسی ) ۞ هم گفته اند. موسی خورن مورخ ارمنستان اسم این نویسنده را گروپ نا یا لروب نا ذکر کرده...