اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نعره برآوردن

نویسه گردانی: NʽRH BRʼAWRDN
نعره برآوردن . [ ن َ رَ / رِ ب َ وَ دَ ] (مص مرکب ) غریو کشیدن . بانگ زدن . فریاد کشیدن :
چو رستم شنید این سخنها تمام
برآورد یک نعره و گفت نام .

فردوسی .


شوریده ای که در آن سفر همراه ما بود نعره برآورد و راه بیابان گرفت . (گلستان سعدی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.