اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نعل ریختن

نویسه گردانی: NʽL RYḴTN
نعل ریختن . [ ن َ ت َ ] (مص مرکب ) سخت دویدن . نعل افکندن . نعل انداختن :
زید را اکنون نیابی کو گریخت
جست از صف نعال و نعل ریخت .

مولوی .


|| واماندن به علت دویدن و تاختن . خسته و مانده شدن و بجای منظور نرسیدن :
حاجتش نبود به سوی کُه گریخت
کز پی اش کره ٔفلک صد نعل ریخت .

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.