اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نعمت پرورد

نویسه گردانی: NʽMT PRWRD
نعمت پرورد. [ ن ِ م َ پ َرْ وَ ] (ن مف مرکب ) نعمت پرورده . به ناز و نعمت پرورانده شده . اهل تنعم . نازپرورده :
ای آنکه نداری خبری از هنر من
خواهی که بدانی که نیم نعمت پرورد.

علی بن الیاس .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.