اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نعمت شناس

نویسه گردانی: NʽMT ŠNAS
نعمت شناس . [ ن ِ م َ ش ِ ] (نف مرکب ) شاکر نعمت . که حق نعمت و انعام دیگران بشناسد و شکر نعمت بگزارد. حق شناس . نمک شناس . مقابل ناسپاس و نمک نشناس :
که می برد به خداوند منعم محسن
پیام بنده ٔ نعمت شناس شکرگزار.

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.