نعمت نشان
نویسه گردانی:
NʽMT NŠAN
نعمت نشان . [ ن ِ م َ ن ِ ] (نف مرکب ) کارنده ٔ نعمت . کنایه از تخم افشاننده . که بذر بر زمین افشاند. (یادداشت مؤلف ) : گاو گردون بر کهکشان چون گاو گردون در وی (اصفهان ] نعمت نشان ، چرخ هفتم از جی قطری وبحر قلزم از زندرود قطری . (ترجمه ٔ محاسن اصفهان ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.