نعمة
نویسه گردانی:
NʽM
نعمة. [ ن ُ م َ ] (ع اِ) مسرت . (تاج العروس ). || نعمةالعین ؛ آنچه بدان خنکی چشم دست دهد. (آنندراج ). قرةالعین . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲۲۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۰ ثانیه
نخست چنین گوید در این نامه که همیشه عالم مردم دور و بر علم و کسب دانش بوده اند.