نعمة
نویسه گردانی:
NʽM
نعمة. [ ن َ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیرم بخش گاوبندی شهرستان لار. در 38 هزارگزی شمال شرقی گاوبندی در جلگه ٔگرمسیری واقع است و 126 نفر سکنه دارد. آبش از چاه تأمین می شود. محصولش غلات و خرما است . شغل اهالی زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
واژه های همانند
۲۲۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۷ ثانیه
نامه دان. (رایانه) مکانی که همهٌ پیام نگارهای یک کاربَر در آن نگهداری میشود.
معادل ایمیل در زبان انگلیسی
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
فتح نامه . [ ف َم َ / م ِ ] (اِ مرکب ) فیروزی نامه . (یادداشت بخط مؤلف ). نامه ای که از جانب سلطان یا سپهسالار لشکر پس از فتح اقطار ممالک نوش...
صحت نامه . [ ص ِح ْ ح َ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) قولی است در علم موسیقی ساخته ٔ نصیرالدین طوسی . (غیاث اللغات ) : صددل بیمار کرد انباز تصنیف سخن ...
عدل نامه . [ ع َم َ / م ِ ] (اِ مرکب ) کتاب و نامه ٔ عدل : چو دست را به قلم برد و عدل نامه نوشت قلم شود به سر تیغ داد، دست ستم .سوزنی .