نعو
نویسه گردانی:
NʽW
نعو. [ ن َع ْوْ ] (ع اِ) دایره ٔ زیر بینی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || خرمای تر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). رطب . (اقرب الموارد) (متن اللغة). ابدالی است از لغت «مَعْوْ». (از متن اللغة). رجوع به معو شود. || کفتگی لفج بالایین شتر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ترکیدگی در لب بالایین شتر. و نیز هر ترک و شکافی را نَعْوْگویند. (از متن اللغة). || کفتگی دنباله ٔسم اسب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || گشادگی مؤخر سم اسب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از متن اللغة). ج ، نُعی ّ.
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۵ ثانیه
نا و نوش . [ وُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) نغمه و نی شنیدن و شراب نوشیدن و حاصل معنی عشرت وطرب است . (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (از بهار عجم ...
قوری ناو. (اِخ ) دهی است از دهستان به به جیک بخش سیه چشمه ٔ شهرستان ماکو، سکنه ٔ آن 132 تن . آب آن از دره بیک دره سی . محصول آن غلات و شغ...
ناو جنگی . [ وِ ج َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کشتی جنگی . رجوع به نبردناو شود.
کانی ناو. (اِخ ) دهی است از دهستان پهلویدژ بخش بانه ٔ شهرستان سقز. واقع در ده هزارگزی خاور بانه و 3هزارگزی جنوب خاور بلده . ناحیه ای است ک...