اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نغض

نویسه گردانی: NḠḌ
نغض . [ ن ُ ] (ع اِ) کرکرانک کتف یا هر جا که جنبان باشد. (آنندراج ). سرشانه . (مهذب الاسماء). ناغض . (اقرب الموارد). نَغض . (آنندراج )(ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به ناغض شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
ترکیبی از " لغز "به معنای چیستان و " نغز "به معنای خوب و نیکو ؛ چیستان نیکو !
نغز شدن . [ ن َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) زیبا افتادن . جالب توجه و دلنشین شدن : تازه شد این آب و نه در جوی تست نغزشد این خال و نه بر روی تست ...
نغز آمدن . [ ن َ م َ دَ ] (مص مرکب ) شایسته افتادن . مناسب و مطلوب و بجا واقع شدن : نغز می آید بر او کن یا مکن امر و نهی ماجراها در سخن . مولوی ...
کتاب نقض (النقض) ، اثری در تبیین و اثبات عقاید امامیه و رد اتهامات مخالفان و در نقض کتاب "بعض فضائح الروافض" است. این کتاب توسط عبدالجلیل قز...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.