اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نفحة

نویسه گردانی: NFḤ
نفحة. [ ن َ ح َ ] (ع اِ) یکی نفح است . رجوع به نفح شود. || دمیدگی .(ناظم الاطباء). || یک بار وزیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). دفقة. (متن اللغة). || عطیة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (متن اللغة) (اقرب الموارد). ج ، نفحات . یقال لفلان نفحات من المعروف ؛ ای دفعات . (اقرب الموارد). || پاره ای از عذاب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). قطعه ای از عذاب . (از اقرب الموارد). || شیر خالص . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). محضة. (اقرب الموارد) (متن اللغة). || نخستین فوران خون و یک دفعه فوران خون . (از اقرب الموارد). || بوی خوش . (ناظم الاطباء). ج ، نفحات . رجوع به نفحات شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.