گفتگو درباره واژه گزارش تخلف نفرین گفتن نویسه گردانی: NFRYN GFTN نفرین گفتن . [ن َ / ن ِ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) نفرین کردن : همه شب بر این غصه تا بامدادسقط گفت و نفرین و دشنام داد.سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود