گفتگو درباره واژه گزارش تخلف نفس بستن نویسه گردانی: NFS BSTN نفس بستن . [ ن َ ف َ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) نفس گسستن . قطع شدن نفس . نفس فرورفته بیرون نیامدن : من کاین سخن شنیدم کردم هزار شکرو اندر برم ز گریه ٔ شادی نفس ببست .خاقانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود