اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نفس تازه کردن

نویسه گردانی: NFS TAZH KRDN
نفس تازه کردن . [ ن َ ف َ زَ / زِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) رفع ماندگی کردن . اندکی استراحت کردن . نفس راست کردن . نفس درست کردن . دمی توقف و استراحت کردن کسی که راهی دراز آمده است یا بار سنگینی حمل کرده است و بغایت مانده و خسته است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.