اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نفس سوخته

نویسه گردانی: NFS SWḴTH
نفس سوخته . [ ن َ ف َ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) کنایه از ساکت . خاموش . (از ناظم الاطباء) (آنندراج ) :
نکند چرخ تعدی به نفس سوختگان
سرمه در کار نباشد نفس سوخته را.

صائب (از آنندراج ).


|| کنایه از دل سوخته . رنج دیده :
می دهد بوی دل سوخته صائب سخنت
می توان یافت در این کار نفس سوخته ای .

صائب (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.