اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نفس نامیه

نویسه گردانی: NFS NAMYH
نفس نامیه . [ ن َ س ِ ی َ / ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قوه ای که مربی نبات است :
گفتم که اعتدال نبندد هوا مزاج
گفتا ز نفس نامیه بالد همی شجر.

ناصرخسرو.


گفتم ز نفس جثه ٔ حیوان نصیب یافت
گفتا ز نفس نامیه مردم گزیده تر.

ناصرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.