گفتگو درباره واژه گزارش تخلف نفط نویسه گردانی: NFṬ نفط. [ ن ِ / ن َ ] ۞ (معرب ، اِ) معرب نفت است . (غیاث اللغات ). نفت . رجوع به نفت شود. || گاهی مجازاً باروت را نیز گویند. (غیاث اللغات ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه واژه معنی نفت سفید نفت سفید. [ ن َ ت ِ س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مایعی شفاف و سبک که به آسانی محترق می گردد و آن را از تقطیرنفت سیاه به دست می آورند. (... نفت انداز نفت انداز. [ ن َ اَ ] (نف مرکب ) نفاطه . (یادداشت مؤلف ). آتشباز. || گوله انداز؛ یعنی کسی که توپ و تفنگ را سر دهد. (آنندراج ). نفت فروشی نفت فروشی . [ ن َ ف ُ ] (حامص مرکب ) عمل نفت فروش . || (اِ مرکب ) جای نفت فروش . مغازه ای که در آن نفت فروشند. محل فروختن نفت . نفت کردن نفت کردن . [ ن َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در مخزن وسیله ٔ نفت سوز، نفت ریختن . در انباره ٔ چراغ یا بخاری یا آب گرم کن نفت سوز، نفت ریختن . نفت اندازی نفت اندازی . [ ن َ اَ ] (حامص مرکب ) عمل نفت انداز. آتشبازی : هندوئی نفت اندازی همی آموخت حکیمی گفت ترا که خانه نئین است بازی نه این ... نفت انداختن نفت انداختن . [ ن َ اَ ت َ ] (مص مرکب ) پرتاب کردن شیشه های نفت به وسیله ٔ دست یا منجنیق به طرف دشمن . خواب آشفته نفت خواب آشفته نفت کتابی از محمّدعلی موحّد است که در سال ۱۳۷۸ منتشر و در مراسم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کتاب برگزیده معرفی شد.[۱][۲][۳][۴][۵]... سوخت فسیلی سوخت سنگواره ای نفت گاز زغال سنگ سوخت فسیلی (به انگلیسی: Fossil fuel) به سوختهایی اطلاق میشود که از سنگوارهها بدست میآید.سوختهای فسیلی به سه نوع اصلی تقسیم میشوند: ذغال سنگ ن... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود