اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نقب افکندن

نویسه گردانی: NQB ʼFKNDN
نقب افکندن . [ ن َ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نقب کندن . نقب زدن . نقب بریدن :
نقب افکنیم نیمشب ازدور تا بریم
پی بر سر خزینه ٔ پنهان صبحگاه .

خاقانی .


این بند که بر دلم کنون افکندند
نقبی است که بر خانه ٔ خون افکندند.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.