اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نقش برانگیختن

نویسه گردانی: NQŠ BRʼNGYḴTN
نقش برانگیختن . [ ن َ ب َ اَ ت َ ] (مص مرکب ) نقش باختن . رل بازی کردن :
چه نقش ها که برانگیختیم و سود نداشت
فسون ما بر او گشته است افسانه .

حافظ.


|| صورت ساختن . صورت تصویر کردن . شمایل ساختن . صورتگری و صورت سازی کردن :
صد نقش برانگیزم با جانْش درآمیزم
چون نقش تو را بینم در آتشش اندازم .

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.