گفتگو درباره واژه گزارش تخلف نقطه جو نویسه گردانی: NQṬH JW نقطه جو. [ ن ُ طَ / طِ ] (نف مرکب ) نقطه بین . دقیق . باریک اندیش . موهوم طلب : با وهم نقطه جو دهنت گفت درگذرکآن ذره ایم ما که نیائیم در شمار.لنبانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود