گفتگو درباره واژه گزارش تخلف نگار گرفتن نویسه گردانی: NGAR GRFTN نگار گرفتن . [ ن ِ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) رنگین شدن . رنگ پذیرفتن : از دست تو آن سرشک می بارم کانگشت از او نگار می گیرد. انوری . || حنا بستن . به حنا دست و پا رنگین کردن : هر نگاری به سان تازه بهارهمه در دستها گرفته نگار.نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود