اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نگهبانی کردن

نویسه گردانی: NGHBANY KRDN
نگهبانی کردن . [ ن ِ گ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نگهبانی نمودن . نگه داشتن . نگه داری کردن . حفاظت کردن :
لیکن از عقل روا نیست که از دیوان
خویشتن را نکند مرد نگهبانی .

ناصرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.