نمادن . [ ن ُ
/ ن ِ
/ ن َ دَ ] (مص ) نمودن . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ) (از برهان قاطع). نشان دادن . (فرهنگ فارسی معین ). ظاهر کردن . نمایان گردانیدن . (از برهان قاطع) (از آنندراج )
: زآن گشاید فقع که بگشادی
زآن نماید تو را که بنمادی .
عنصری (از حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ).