اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نمک پراکندن

نویسه گردانی: NMK PRʼKNDN
نمک پراکندن . [ ن َ م َ پ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نمک پاشیدن . نمک افشاندن :
خلقی به تیغ غمزه ٔ خون خوار و لعل لب
مجروح می کنی و نمک می پراکنی .

سعدی .


ریش فرهاد بهترک بودی
گر نه شیرین نمک پراکندی .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.