اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نمک زدن

نویسه گردانی: NMK ZDN
نمک زدن .[ ن َ م َ زَ دَ ] (مص مرکب ) نمک پاشیدن :
کوته ز شوربختی ما شد شب وصال
چندانکه زد نمک دل ما بر کباب صبح .

نعمت خان (از آنندراج ).


این چه نمک بود به داغم زدی
بوی بهاری به دماغم زدی .

وحید (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.