نواء
نویسه گردانی:
NWʼʼ
نواء. [ ن ِ ] (ع ص ،اِ) ج ِ ناو. رجوع به ناو (ع ص ) و ناویة شود. || (مص ) دشمنی کردن با هم . (از صراح اللغة) (از اقرب الموارد). || مفاخره و معارضه کردن با یکدیگر. (از اقرب الموارد). رجوع به مناواة شود.
واژه های همانند
۳۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
نوا. [ ن َ ] (اِ) وسایل زندگی . آنچه زندگی رادرخور است . (سعید نفیسی ، تعلیقات تاریخ بیهقی ، از حاشیه ٔ برهان چ معین ). ۞ روزی . قوت . (جهانگ...
نوا. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالا لاریجان بخش لاریجان شهرستان آمل ، در 9 هزارگزی مشرق رینه ، در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است ...
نوا. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سراجو از بخش مرکزی شهرستان مراغه ، در 3 هزارگزی شمال غربی مراغه و 3 هزارگزی شمال جاده ٔ مراغه به آ...
نوا. [ ن َ ] (اِخ ) احمد (سید...)، فرزند مولوی دلیل اﷲ دهلوی بدایونی ، ملقب به ظهوراﷲخان و متخلص به نوا. از پارسی گویان قرن سیزدهم هندوستان ...
نوا. [ ن َ ] (اِخ ) حیدرعلی (میرزا...)، فرزند آقا محمدمهدی آسوده ٔ شیرازی ، ملقب به تاج الشعراء و متخلص به نوا. از شاعران قرن سیزدهم هجری است...
نوا. [ ن َ ] (اِخ ) درویش حسین کاشانی ، متخلص به نوا. از شاعران متوسط قرن سیزدهم هجری و از معاصران هدایت مؤلف مجمع الفصحاست . از اوست :هیچ...
نوا. [ ن َ ] (اِخ ) قاضی ابوطاهر خواجه صدر، متخلص به نوا. از شاعران قرن سیزدهم هجری است و تذکره ای راجع به مشایخ و اکابر سمرقند تألیف کر...
نوا. [ ن َ ] (اِخ ) ملا علی ، متخلص به نوا. از شاعران قرن سیزدهم هجری است . رجوع به فرهنگ سخنوران ص 616 شود.
نوا. [ ن َ ] (اِخ ) میرزا آقاجان یزدی ، متخلص به نوا. از شاعران قرن سیزدهم هجری است . رجوع به حدیقة الشعراء نسخه ٔ خطی و فرهنگ سخنوران ص 6...
نوع . [ ن َ / نُو ] (از ع ، اِ) گونه . قسم . (غیاث اللغات ). صنف . لون . (منتهی الارب ). جور : هر روز نوع دیگر می گفت . (تاریخ بیهقی ص 363). از ...