نور
نویسه گردانی:
NWR
نور. (اِخ ) یکی از بخش های شهرستان آمل است و در قسمت غربی شهرستان آمل واقع و محدود است از طرف شمال به دریای مازندران ، از جنوب به خطالرأس سلسله جبال البرز، از مشرق به بخش مرکزی آمل ، از مغرب به بخش کجور شهرستان نوشهر. بخش نور ازحیث وضع طبیعی به سه منطقه تقسیم میشود: 1 - قسمت شمالی بخش دشت و ساحل دریای مازندران است و هوای آن مانند دیگر سواحل دریا مرطوب و معتدل است و محصول عمده ٔ آن برنج و کنف ومختصری غلات است . 2 - قسمت میان بند، در بین دشت و ییلاق منطقه ای است ، کوهستانی با جنگل های انبوه و هوای معتدل و مرطوب و محل قشلاق گله داران است . 3 - قسمت ییلاقی بخشی که مشتمل است بر دره های خوش آب وهوای جبال البرز، از ارتفاع 1200 گز به بالا و محل ییلاق سکنه نواحی میان بند و دشت است و به علت سرمای زیاد کوهستان بسیار سردی دارد. مرکز بخش قصبه ٔ سولده است که در 43 هزارگزی آمل بر سر راه کناره واقع است . بخش نور از چهارده دهستان و 177 آبادی تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 42800 تن است . دهستان های این بخش عبارتند از: 1 - اوزرود شامل 19 آبادی و 9500 تن جمعیت . 2 - بلده ، 7 آبادی ، 3100 نفر. 3 - تترستاق ، 3 آبادی ، 900 نفر. 4 - کمرود، 4 آبادی ، 2300 نفر. 5 - لاویج ، 11 آبادی ، 1600 نفر. 6 - میان بند، 7 آبادی ، 1500 نفر. 7 - میان رود بالا، 7 آبادی ، 2000 نفر. 8 - میان رود پائین ، 27 آبادی ، 3000 نفر. 9 - ناتل رستاق ، 31 آبادی ، 4800 نفر. 10 - ناتل کنار، 21 آبادی ، 6000 نفر. 11 - نمارستاق ، 15 آبادی ، 1900 نفر. 12 - نائیج ، 17 آبادی ، 3000 نفر. 13 - یالرود، 4 آبادی ، 1500 نفر. 14 - هلوپشته ، 4 آبادی ، 1700 نفر. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
واژه های همانند
۵۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
نور گستردن . [ گ ُ ت َ دَ ] (مص مرکب ) نور گسترانیدن . رجوع به نور گسترانیدن شود.
سایه و نور. [ ی َ / ی ِ وُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) کنایه از سایه ٔ درخت است چه سایه و آفتاب هر دو دارد. || کنایه از شب و روز هم هست . (...
الف بن نور. [ اَ ف ِ ن ِ] (اِخ ) کاشانی . او راست : کتاب مطلعالانوار در سیر رسول خدا و تاریخ خلفا. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2).
نور گستراندن . [گ ُ ت َ دَ ] (مص مرکب ) رجوع به نور گسترانیدن شود.
نور گسترانیدن . [ گ ُت َ دَ ] (مص مرکب ) نور افشاندن . (فرهنگ فارسی معین ). نور گستردن . نور گستراندن . || کنایه از آشکار کردن و دیدن و ظاهر ن...
حاج دکتر نور علی تابنده مجذوبعلیشاه ، قطب سلسله جلیله نعمت الهی گنابادی، فرزند آقای صالحعلیشاه و برادر آقای سلطانحسین تابنده (رضاعلیشاه) و عموی آقای ...
حاج دکتر نورعلی تابنده، با لقب " مجذوب علیشاه" ، قطب سلسله نعمت الهی سلطانعلیشاهی گنابادی می باشد .
وی علوم اسلامی، هیات قدیم و نجوم را در زادگاه خو...
هفت حجله ٔ نور. [ هََ ح ِ ل َ / ل ِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایت از هفت پرده ٔ چشم است که آن صلبیه ، مشیمیه ، شبکیه ، عنکبوتیه ، عنبیه...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
=== عنوان خود را اینجا وارد کنید... آذر