اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نوش شدن

نویسه گردانی: NWŠ ŠDN
نوش شدن . [ ش ُ دَ ](مص مرکب ) گوارا شدن . (یادداشت مؤلف ) :
چندبردارد این هریوه خروش
نشود باده بر سماعش نوش .

شهید.


|| نوشیده شدن :
مرا چون خروش تو آمد به گوش
همه زهر گیتی شدم پاک نوش .

فردوسی .


به جوی اندرون آب نوش روان شد
از این عدل و انصاف نوشیروانی .

فرخی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.