گفتگو درباره واژه گزارش تخلف نوشین نویسه گردانی: NWŠYN نوشین . (اِخ ) مخفف نوشین روان ، صورتی دیگر از انوشیروان . رجوع به انوشیروان شود : که با شاه نوشین به سر برده ام تو را نیز در بر بپرورده ام .فردوسی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه واژه معنی نوشین گفتار نوشین گفتار. [ گ ُ ] (ص مرکب ) شیرین سخن . (یادداشت مؤلف ). نوشین روانی نوشین روانی . [ رَ ] (ص نسبی ) انوشیروانی . منسوب به انوشیروان . رجوع به نوشیروانی شود. باده ٔ نوشین باده ٔ نوشین . [ دَ / دِ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نامی از نامهای موسیقی . رجوع به آهنگ در لغت نامه شود. خنده ٔ نوشین خنده ٔ نوشین . [ خ َ دَ / دِ ی ِ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خنده ٔ شیرین . خنده ٔ شکرین . عبدالحسین نوشین عبدالحسین نوشین (۱۲۸۵-۱۳۵۰) نمایشنامهنویس، کارگردان تاتر و شاهنامهپژوه ایرانی. محتویات [نمایش] زندگی [ویرایش] در مشهد به دنیا آمد. پدر... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. نوشین ۱۳۹۰/۱۱/۲۲ 0 0 سلام،مرسی از اطلاعاتتون.از یه کسی شنیدم که در تاریخ ایران اسم پادشاهی به نام نوشین بوده.میخاستم در مورد صحت و سقم این مطلب برام توضیح کامل بدید.مرسی.حتما به آدرس اینترنتیمبفرستید.منتظرم.ممنون. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود