نوم
نویسه گردانی:
NWM
نوم . [ ن ُوْ وَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ نائم . رجوع به نائم شود. || ج ِ نائمة. رجوع به نائمة شود.
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
نوم . [ ن َ ] (ع اِ) خواب . (غیاث اللغات ) (مهذب الاسماء) (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). غنودگی . (ناظم الاطباء). منام . سبات . مقابل ی...
نوم . [ ن ُ وَ ] (ع ص ) رجل نوم ؛ مردی بسیارخواب . (مهذب الاسماء) (از منتهی الارب ). کثیرالنوم . (اقرب الموارد). نؤم . نُوَمَة. (متن اللغة).
نؤم . [ ن َ ئو ](ع ص ) خوابنده . (ناظم الاطباء). رجوع به نؤوم شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.