اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نهاد

نویسه گردانی: NHAD
نهاد. [ ن ُ ] (ع اِ) اندازه . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). زهاء. (اقرب الموارد). گویند هذا نهاد مائة؛ زهاؤها. (اقرب الموارد)؛ قریب منها. (متن اللغة)؛ این به اندازه ٔ صد است . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
مؤمن نهاد. [ م ُءْ م ِ ن ِ / ن َ ] (ص مرکب ) آنکه فطرتاً مؤمن است . مؤمن سرشت : این هیون هین و این جمل مؤمن نهاد موم سرشت لین را گناهی...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
بیگانه نهاد. [ ن َ / ن ِ ن ِ / ن َ ] (ص مرکب ) (از: بیگانه + نهاد) آنکه دارای خوی بیگانگان باشد. (ناظم الاطباء). بیگانه خوی : قانع بخیالی ز ت...
سازمان مردم نهاد. سازمانی که بر اساس اصول قانونی بوسیلهٌ اشخاص حقیقی و یا حقوقی بنیان گردیده شده است. اگر چه چنین سازمانی می تواند از لحاظ مالی بطور ج...
آه کشیدن به دلیل رنج و اندوه فراوان رتبه ای بالاتر ازآه کشیدن دارد
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.