نهاد
نویسه گردانی:
NHAD
نهاد. [ن ُهَْ ها ] (ع ص ، اِ) ج ِ ناهد. رجوع به ناهد شود.
واژه های همانند
۳۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
مؤمن نهاد. [ م ُءْ م ِ ن ِ / ن َ ] (ص مرکب ) آنکه فطرتاً مؤمن است . مؤمن سرشت : این هیون هین و این جمل مؤمن نهاد موم سرشت لین را گناهی...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
بیگانه نهاد. [ ن َ / ن ِ ن ِ / ن َ ] (ص مرکب ) (از: بیگانه + نهاد) آنکه دارای خوی بیگانگان باشد. (ناظم الاطباء). بیگانه خوی : قانع بخیالی ز ت...
سازمان مردم نهاد. سازمانی که بر اساس اصول قانونی بوسیلهٌ اشخاص حقیقی و یا حقوقی بنیان گردیده شده است. اگر چه چنین سازمانی می تواند از لحاظ مالی بطور ج...
آه کشیدن به دلیل رنج و اندوه فراوان
رتبه ای بالاتر ازآه کشیدن دارد