نهو
نویسه گردانی:
NHW
نهو. [ ن َ هَُ وو ] (ع ص ) بازدارنده . بسیار بازدارنده . (از منتهی الارب ). نهی کننده . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
صرف و نحو. [ ص َ ف ُ ن َح ْوْ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) دو علمند از علوم ادبی که در تداول با یکدیگر ذکر می شوند. رجوع به کلمه ٔ صرف و کلمه ٔ ...
این سه واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: اورجیتام ūrjitâm (سن: ūrjitam)**** فانکو آدینات 09163657861
نه و نو کردن . [ ن َ وُ ک َ دَ] (مص مرکب ) در تداول ، نپذیرفتن . قبول نکردن . امتناع نمودن . انکار کردن . ابا نمودن . (یادداشت مؤلف ).