نی . [ ن َی ی ] (ع اِ) پیه
۞ . (منتهی الارب ) (آنندراج ). شحم . (اقرب الموارد). شحم بدون لحم . نی ّ. (متن اللغة). || سستی . وهن . وهی . (یادداشت مؤلف ). || (مص ) فربه شدن شتر
۞ . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (از منتهی الارب )(از اقرب الموارد). نوایة. (اقرب الموارد) (متن اللغة). رجوع به نوایة شود. || (ص ) نارس . کال . خام . شاید معرب نو باشد. (یادداشت مؤلف ): التدبیر فی ذلک أن یهجر النوافخ .... و الشراب النی . (قانون ابن سینا، یادداشت مؤلف )
۞ .