گفتگو درباره واژه گزارش تخلف نیاب نویسه گردانی: NYAB نیاب . (ع اِ) دندانهائی که در میان دندان آسیا و دندان پیشین واقع شده اند. جمع ناب است چنانکه دیار جمع دار است ۞ .(از غیاث اللغات ) (از آنندراج ). رجوع به ناب شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۷ ثانیه واژه معنی نیاب نیاب . (اِ) نیام . غلاف . || آوند. ظرف . (ناظم الاطباء). نیاب نیاب . [ ن َ ] (اِ مرکب ) نی آب . رجوع به نی آب شود. نی آب نی آب . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) نی کوتاه و باریکی که در داخل قلیان در میان آب قرار دارد. نَیاب . نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود