نی
نویسه گردانی:
NY
نی ٔ. [ ن َی ْءْ ] (ع مص ) نیم جوش گردیدن گوشت و نیکو پخته نشدن . (از منتهی الارب ). خام ماندن گوشت . (تاج المصادر بیهقی ). || دور شدن کسی ، لغتی است در نأی . (از منتهی الارب ).
واژه های همانند
۹۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۸ ثانیه
نی زن . [ ن َ / ن ِ زَ ] (نف مرکب ) نی نواز. (آنندراج ). کسی که نی می نوازد. (ناظم الاطباء). نائی . نایی . نوازنده ٔ نای . نای زن . رجوع به نای ...
نی سان . [ ن َ / ن ِ ] ۞ (ص مرکب ) به معنی نی مانند، چه سان به معنی شبیه و مانند بود. (از برهان ). از: نی ، به معنی نای + سان (پسوند شباهت...
نی ریز. [ ن َ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز بخش نی ریز از شهرستان فسا ویکی از قصبات قدیمی فارس است . مسجد جامع نیریز در 362 هَ .ق . بنا گردیده و در 560 ...
نی ریز. [ ن َ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای چهارگانه ٔ شهرستان فسا است . حدود و مشخصات آن به شرح زیر است . از شمال به بخشهای بوانات از شهرستا...
نی ریز. [ ن َ ] (اِخ ) شعبه ای است از موسیقی . (رشیدی ) (برهان قاطع). نام شعبه ای است از پرده ٔ صفاهان . (غیاث اللغات ).
نی زار. [ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان اراضی نیزار بخش مرکزی شهرستان قم در 52هزارگزی جنوب غربی قم متصل به جاده ٔ قم به اصفهان . در جلگه...
نی لبک . [ ن َ/ ن ِ ل َ ب َ ] (اِ مرکب ) فلوت . قسمی مزمار باریک تر در جسم و آوا از نی . (یادداشت مؤلف ). قسمی آلت موسیقی بادی است که آن را...
نی قند. {نِ یِ قَ}. (اِ. مرکب) نیشکر، نی نازکی که در گذشته کودکان بخاطر شهد درونش می جویدند و امروزه از گیاهان عمده مورد استفاده کارخانه های قند و شکر...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
نی بند. [ ن َ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاردولی بخش قروه ٔ شهرستان سنندج . در 30هزارگزی شمال شرقی قروه و 5هزارگزی شرق باغلوجه ، در م...