نیع
نویسه گردانی:
NYʽ
نیع. [ ن َ ] (ع مص ) خمیدن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). مایل شدن . (از ناظم الاطباء). مایل گشتن شاخه ٔ درخت . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). نوع . نوعان . (از متن اللغة). || تقدم جستن . (از متن اللغة): ناع و استناع ؛ تقدم ، کاستنعی . (اقرب الموارد از لسان العرب ).
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
نیا. (اِ) ۞ پدر پدر و پدر مادر. (لغت فرس اسدی ) (اوبهی ) (صحاح الفرس ) (غیاث اللغات ). به معنی جد مطلقا، خواه پدر پدر و خواه پدر مادر. (از ب...
پری نیا.[ پْری / پ ِ ] (فرانسوی ، اِ) ۞ پرنده ای از تیره ٔ گنجشکان ۞ دانتی رستر ۞ از خانواده ٔ لوسی نیده ۞ که در آسیای شرقی و گنگبار (بح...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
کهنترین دبیرهٔ ایلامی که نیا-ایلامی نام گرفته، نخستین بار به سال ۲۹۰۰ پیش از میلاد در شهر شوش، پایتخت ایلامیان، در جنوب غرب ایران کار گرفه شد . گویا ...