نیک اندیش . [ اَ ] (نف مرکب ) خوش فطرت . خیرخواه . (ناظم الاطباء). خوش نیت . نیکونیت . نیک خواه
: همتی را که هست نیک اندیش
نیکوئی پیشه نیکی آرد پیش .
نظامی .
خویشتن راخیر خواهی نیک خواه خلق باش
زآنکه هرگز بد نباشد مرد نیک اندیش را.
سعدی .
نیکوئی کن که مردم نیک اندیش
از دولت و بختش همه نیک آید پیش .
سعدی .
به شادکامی دشمن کسی سزاوار است
که نشنود سخن دوستان نیک اندیش .
سعدی .