اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نیک بین

نویسه گردانی: NYK BYN
نیک بین . (نف مرکب ) که به نیکی های دیگران نظر کند و بدی ها را نادیده گیرد. مقابل عیب بین : نیک دل باش تا نیک بین باشی . (قابوسنامه ).
جز این علتش نیست کآن خودپسند
حسد دیده ٔ نیک بینش بکند.

سعدی .


یقین بشنو از من که روز یقین
نبینند بد مردم نیک بین .

سعدی .


|| که به خوبی ببیند. که قوه ٔ بینائیش خوب است :
نور حق ظاهر بود اندر ولی
نیک بین باشی اگر اهل دلی .

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.