اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نیم کاسه

نویسه گردانی: NYM KASH
نیم کاسه . [س َ / س ِ ] (اِ مرکب ) نوعی از کاسه و قدح چوبین گنبدنما. (آنندراج ). قحف . (مهذب الاسماء). نصفی . پیاله ٔ خرد را جام نام است و کلان را کاسه و متوسط را نیم کاسه . (خان آرزو از فرهنگ فارسی معین ). ظرفی به شکل پیاله و کاسه که از کاسه کوچکتر و از پیاله بزرگتر است .
- نیم کاسه زیرکاسه داشتن (بودن ) ؛ کنایه از مکر و حیله . (غیاث اللغات ) (از مصطلحات ). تعبیه کردن چیزی از راه فریب در چیزی . (آنندراج ). کنایه از اینکه قضیه غیر ازصورت ظاهر، محتوی و موضوع دیگری در معنی دارد. رمزی و رازی در کار بودن :
یک دم سر من از سر زانو جدا نشد
اینجا به زیر کاسه بود نیم کاسه ای ۞ .

میر برهان (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.