واپس افکندن
نویسه گردانی:
WʼPS ʼFKNDN
واپس افکندن . [ پ َ اَ ک َ / گ َ دَ ] (مص مرکب ) یا افگندن . درنگی کردن .به تأخیر انداختن . معطل کردن . دیری کردن . (ناظم الاطباء). || در پس انداختن . (بهارعجم ) (آنندراج ). || تسویف . (تاج المصادر بیهقی ). پشت سر گذاشتن . تأخیر کردن . رجوع به واپس فگندن شود.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
کار واپس افکندن . [ پ َ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تسویف . (تاج المصادر بیهقی ). کار واپس انداختن . تأخیر.