اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

واثق

نویسه گردانی: WʼṮQ
واثق . [ ث ِ ] (اِخ ) از شعرای عثمانی و نام اواحمد است . وی به جهت حسن خط به استنساخ کتب اشتغال داشت و در پایان عمر دچار جنون شد و به سال 1103 هَ . ق . در بیمارستان درگذشت . (از قاموس الاعلام ترکی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
واثق . [ ث ِ ] (اِخ ) مکهن لال قوم کایتهه یکی از شاعران هند و ساکن قصبه ٔ «ملانوان » از نواحی لکهنو بود. اشعار او دارای مضامین لطیفی است ، ا...
واثق با. [ ث ِ ق ُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) نهمین خلیفه ٔ عباسی ، کنیه ٔ او ابوجعفر بود و نام وی هارون بن محمد معتصم بن هارون ، نام مادرش ...
واثق با. [ ث ِ ق ُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (679 هَ . ق .1280/ م .) یحیی (الواثق )بن محمد (المستنصر باﷲ)بن یحیی بن عبدالواحدبن ابی حفص از سلاطین دو...
امید امیدواری امید داشتن آرزومند بودن بطور مثال: رجاء واثق دارم به یمن نظر مثبت حضرت عالی جهت ...
امید امیدواری امید داشتن آرزومند بودن بطور مثال: رجاء واثق دارم به یمن نظر مثبت حضرت عالی جهت ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
قاسم واثق . [ س ِ م ِ ث ِ] (اِخ ) دومین از امیران حمودی ۞ الجزیرة الخضراء ۞ است . امیران حمودی از 431 تا 450 هَ . ق . در جزیره ٔ خضراء فرمان...
واثق رشتی . [ ث ِ ق ِ رَ ] (اِخ ) (ملا...) از شعرای قرن یازدهم هجری است که مقیم رشت بودو به خیاطی اشتغال داشت و تا زمان تألیف تذکره ٔ ...
واثق علیخان . [ ث ِ ع َ ] (اِخ ) فرزند یاربگ خان شاعری است هندی وی از معاریف شهر هوگلی بود و محمد صادق خان اختر با او نسبت دامادی داشت . در...
واثق الرسولی . [ ث ِ قُرْ رَ ] (اِخ ) (711 هَ . ق .1311/ م .) سلطان ملک الواثق ابراهیم بن یوسف بن یوسف المظفربن عمربن علی بن رسول از پادشاه...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.