گفتگو درباره واژه گزارش تخلف واجب الحج نویسه گردانی: WʼJB ʼLḤJ واجب الحج . [ ج ِ بُل ْ ح َج ج ] (ع ص مرکب ) کسی که استطاعت رفتن بکعبه را داشته باشد. مستطیع. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود