اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

واجب العرض

نویسه گردانی: WʼJB ʼLʽRḌ
واجب العرض . [ ج ِ بُل ْ ع َ ] (ع ص مرکب ) مطلب مهمی که اظهار آن لازم بود. (ناظم الاطباء). در تداول مردم واجب العرضم یعنی مطلب مهمی دارم . || کسی که دارای چنین مطلبی باشد. (ناظم الاطباء) : و کشیک خانه ٔ در دولت خانه را به جهت دیوان وزراء اعظم بنا گذاشته اند که عامه ٔ خلایق واحب العرض ، خود را به خدمت وزراء اعظم عرض توانند نمود. (تذکرةالملوک چ 2 ص 6).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.