گفتگو درباره واژه گزارش تخلف واجبی کشیدن نویسه گردانی: WʼJBY KŠYDN واجبی کشیدن . [ ج ِ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) مالیدن واجبی . به کار بردن نوره . تَنَوﱡر. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود