گفتگو درباره واژه گزارش تخلف وادی نویسه گردانی: WʼDY وادی . [ دی ی ] (ص نسبی ) منسوب به وادی القری ۞ از شهرهای قدیمی حجاز در نزدیک شام که گروهی به آن منسوبند. (لباب الانساب ص 254 ج 3). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۷۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه واژه معنی وادی عتبه وادی عتبه . [ ] (اِخ ) یکی از سه ناحیه ٔ فزان (واقع در شمال آفریقا بین فیوم و طرابلس ). (از قاموس الاعلام ترکی در ذیل وادی شرقی ). وادی شیقر وادی شیقر. [ ق َ ] (اِخ ) ۞ وادی سیغر. رودی است در اندلس . (از الحلل السندسیة ج 2 صص 255 - 257). رجوع به وادی سیغر شود. وادی منیه وادی منیه . ۞ [ ی ِ م ِ ن َ ] (اِخ ) رودی است در اندلس . (از الحلل السندسیة ج 2 ص 64). وادی محسر وادی محسر. [ ی ِ م ُ ح َس ْ س َ ] (اِخ ) نام موضعی است نزدیکی مکه . (از امتاع الاسماع ص 500 و 526). وادی مرهم وادی مرهم . [ ] (اِخ ) موضعی است در یمن که دارای معادن نقره است . (از الجماهر بیرونی 271). وادی مشهد وادی مشهد. [ ی ِ م َ هََ ] (اِخ ) یکی از سه جلگه ٔ مهم پارت که بین کوههای اکراد و آلاداغ و میرابی قرار دارد. (دو جلگه ٔ دیگر وادی نیشابور و... وادی موسی وادی موسی . [ ی ِ سا ] (اِخ ) منسوب به موسی بن عمران علیه السلام است و آن وادیی است در جانب قبلی بیت المقدس ، که بین بیت المقدس و حجا... وادی مونا وادی مونا. [ ی ِ ] (اِخ ) موضعی است در یمن که دارای معدن نقره است . (از الجماهر بیرونی ص 269). وادی هبیب وادی هبیب . [ ی ِ هَُ ب َ ] (اِخ ) در مغرب واقع شده است و منسوب به هبیب بن مغفل صحابی است . (از معجم البلدان ). وادی هرات وادی هرات . [ ی ِ هََ ] (اِخ ) ناحیه ای که سیستان در جنوب آن واقع است . (از تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2189). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۱۸ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود