وادی
نویسه گردانی:
WʼDY
وادی . (اِخ )نام جد ابوصالح سعداﷲبن نجابن الوادی البغدادی الحنبلی . وی از محدثان بود و از ابوالفضل محمدبن ناصر و ابوبکر محمدبن عبدالباقی الانصاری و جز آنها حدیث سماع کرد و وی از ابناء الاربعین سال 537 هَ . ق . بود. (لباب الانساب ص 255 ج 3) (انساب سمعانی ورق 575 ب ).
واژه های همانند
۱۷۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۰ ثانیه
وادی میان آباد. [ ی ِ ] (اِخ ) یکی از سه جلگه ٔ مهم پارت که بین کوه آلاداغ و جغتای یا جوین قرار دارد. دو جلگه ٔ دیگر وادی مشهد و وادی نیشا...
غزوه ٔ وادی القری . [ غ َزْ وَ ی ِ دِل ْ ق ُ را ] (اِخ ) مقریزی در امتاع الاسماع آن را غزوه دانسته است ولی در طبقات ابن سعد سریه به حساب آ...
باب وادی الحجاره . [ ب ِ دِل ْ ح ِ رَ ] (اِخ ) از دروازه های مادرید (مجریط) بوده است . (الحلل السندسیه ج 1 ص 346).
وادی العقیق الاصغر. [ دِل ْ ع َ قِل ْ اَ غ َ ] (اِخ ) رودی است در مدینه . (نخبةالدهر دمشقی ص 210).
وادی العقیق الاکبر. [ دِل ْ ع َ قِل ْ اَ ب َ ] (اِخ ) رودی است در مدینه . (نخبةالدهر دمشقی ص 210).