وادی
نویسه گردانی:
WʼDY
وادی . (اِخ ) یحیی بن ابی عبیدةبن الوادی که در حدیث ثقه بوده . (معجم البلدان ).
واژه های همانند
۱۷۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
وادی یانه . [ ی ِ ن َ ] (اِخ ) ۞ رود بزرگی است در شبه جزیره ٔ ایبری که از اسپانیا و پرتقال عبور میکند و به اقیانوس اطلس میریزد و 820هزار گز...
وادی یانه . [ ی ِ ن َ ] (اِخ ) ۞ رود دیگری است در اسپانیا که به وادی یانه کوچک مشهور است که از شلیرالثلج ۞ و شهر وادی آش ۞ در جنوب ...
وادی یکلا. [ ی َ ] (اِخ ) از نواحی صنعا در یمن است . (از معجم البلدان ).
وادی یلیل . [ ی ِ ی َل ْ ی َ ] (اِخ ) نهری است در عربستان که به دریا میریزد و بین بدر و عقنقل واقع است . (از معجم البلدان در ذیل یلیل ).
وادی نعمان . [ ی ِ ن ُ ] (اِخ ) وادی النعمان . موضعی است نزدیک مکه . رجوع به وادی النعمان شود.
وادی هیجار. [ ی ِ ] (اِخ )رودی است در اندلس که به نهر ابره ۞ میریزد. (از الحلل السندسیة ج 2 ص 114).
وادی نیغرو. [ ی ِ ] (اِخ ) ۞ یا وادی نیگرو. رودی است در اندلس . (از الحلل السندسیة ج 2 ص 462).
وادی نیگرو. [ ی ِ ] (اِخ ) وادی نیغرو. رودی است در اندلس . و رجوع به وادی نیغرو شود.
وادی وردان . [ ی ِ وَ ] (اِخ ) نام موضعی است . (از معجم البلدان ذیل وردان ). رجوع به معجم البلدان شود.
وادی کنعان . [ ی ِ ک َ ] (اِخ ) موضعی است در فلسطین . رجوع به عیون الانباء ج 2 ص 16 شود.