وادی
نویسه گردانی:
WʼDY
وادی . (اِخ ) یحیی بن ابی عبیدةبن الوادی که در حدیث ثقه بوده . (معجم البلدان ).
واژه های همانند
۱۷۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
وادی الناقه . [دِن ْ نا ق َ ] (اِخ ) ناحیه ای است نزدیک تبوک در شام .(امتاع الاسماع ص 474) ۞ .
وادی النساء. [ دِن ْ ن ِ ] (اِخ ) ۞ نهری است در اندلس . (الحلل السندسیة ج 1 ص 80).
وادی الیتیم . [ دِل ْ ی َ ] (اِخ ) ناحیه ای است در سوریه . (نخبةالدهر دمشقی ص 199).
وادی اورمه . [ م َ ] (اِخ ) از دهکده های انار قم . (تاریخ قم ص 137).
وادی الصفرا. [ دِص ْ ص َ ] (اِخ ) موضعی است در عربستان بین راه مکه و مدینه که تا بدر و حنین شش فرسنگ است : از مکه تا مدینه دویست و شصت...
وادی اندور. [ اَ ] (اِخ ) رودی است در اندلس در نزدیکی کوههای نیغرو ۞ واقعدر حدود کتلونیة ۞ و در سرزمین مستقلی بهمین نام که بین فرانسه ...
وادی النعمان . [ دِن ْ ن ُ ](اِخ ) ناحیه ای است نزدیک مکه . صاحب مجمل التواریخ والقصص آرد: پس به آخر عمر آدم را فرزندی آمد، ویرا شیث نام ...
وادی الشیطان . [ دِش ْ ش َ ] (اِخ ) موضعی است بین موصل و بلطکه در آن دیری نیز وجود دارد. (از معجم البلدان ).
وادی الصغراء. [ دِص ْ ص ُ غ َ ](اِخ ) رودی است در حجاز. (نخبةالدهر دمشقی ص 60).
وادی الغرادة. [ دِل ْ غ َ دَ ] (اِخ ) ۞ ناحیه ای است در اندلس نزدیک جبال پیرنه ۞ (جبال البرنس ). (الحلل السندسیة ج 2 ص 112).