وادی ایمن . [ ی ِ اَ م َ ] (اِخ ) وادی مقدس را گویند و آن بیابانی و صحرایی است که در آنجا ندای حق سبحانه و تعالی به موسی علیه السلام رسید. (برهان ). صحرایی که موسی علیه السلام با زوجه ٔ خود به وقت شب در آن صحرا میرفتند. اتفاقاً به سبب وضع حمل آن عفیفه جست و جوی آتش نمودند. ناگاه از دور روشنی بنظر آمد. چون قریب رفتند بر درختی نور یافتند. در آنجا به موسی علیه السلام از غیب ندا رسید و اولین معراج ایشان این بود، و ایمن به فتح اول و سکون دوم و فتح میم به معنی صاحب جانب یمین ، صیغه ٔ صفت مشبهه مأخوذ از یمین که به معنی دست راست است ، چون وادی مذکور جانب دست راست موسی علیه السلام واقع بود لهذا وادی ایمن گفتند و بعضی نوشته اند که وادی مذکور جانب راست کوه طور واقع است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). بیابانی که در آن جا ندای حق تعالی بموسی رسید. (ناظم الاطباء). در قرآن اصطلاح وادی ایمن و اشارت مربوط به آن در سوره ٔ
28 (قَصَص ) به این شرح آمده است : فلما قضی موسی الاجل و سار باهله آنس من جانب الطور ناراً قال لاهله امکثوا انی آنست ناراً لعلی آتیکم منها بخبر اوجذوة من النار لعلکم تصطلون . فلما اَتیها نودی من شاطی ٔ الواد الایمن فی البقعة المبارکة من الشجرة ان یا موسی انی انااﷲ رب العالمین (سوره ٔ
28 آیه ٔ
29 و
30)؛ یعنی چون موسی آن مدت را به پایان رسانید با اهلش روانه شد و از سوی طور آتشی دید. به اهلش گفت : درنگ کنید چه من آتشی می بینم شاید خبری و یا شعله ای از آن برای شما بیاورم تا گرم شوید. چون بیامد از کنار وادی دست راست و دو قطعه زمین مبارکی بود از درختی به وی ندا شد: ای موسی من خداوند پروردگار جهانیانم . و رجوع به طور شود. موسی آن شب که از دور آتش دید عیال را گفت «امکثوا انی آنَست ُ ناراً» ایشان را بگذاشت و روی بر سوی آتش نهاد وادی مقدسی بود نام آن طوی و برابر آن کوه زبیر بود و آن کوه که طور سینا گویند. و قومی گویند زبیر دیگر بود و طور سینا دیگر، زبیرآن کوه بود که آن را تجلی افتاد و پاره پاره گشت و طور سینا آن کوه بود که موسی بر آن با حق سبحانه و تعالی مناجات کرد. (کشف الاسرار ج
7 ص
302)
: شبان وادی ایمن گهی رسد به مراد
که چند سال بجان خدمت شعیب کند.
حافظ (دیوان چ قزوینی - غنی ، ص 127).
شب تار است و ره وادی ایمن در پیش
آتش طور کجا موعد دیدار کجاست .
حافظ.
مددی گربه چراغی نکند آتش طور
چاره ٔ تیره شب وادی ایمن چکنم .
حافظ.
با تو آن عهد که در وادی ایمن بستیم
همچو موسی ارنی گوی به میقات بریم .
حافظ.
|| (اِ مرکب ) وادی ایمن در اصطلاح عرفا عبارت است از طریق تصفیه ٔ دل که آن را قابل تجلی انوار الهی کند. (فرهنگ مصطلحات عرفاء تألیف سید جعفر سجادی ). در اصطلاح سالکان وادی ایمن عبارت از طریق تصفیه ٔ دل است . (کشف اللغات ).